تو عمرم این اشتباه ، اشتباهی بود که بعد 3ماه هنوز دارم خودم را سرزنش میکنم ...
اشتباهم نبردن یک اسم بود فقط ...
شاید وقتی که اس.ام.اس داد : زندگی ، سی.دی همین حالا به دستم رسید ، به جای خواهش میکنم ، میگفتم : از مامانم تشکر کن ... الان پشیمون نبودم ...
تا یه یک ماهی جواب اس.ام.اس نمیداد ، چه اس.ام.اس لاو و ... چه اس.ام.اس سلام !
تا بعد یک ماه شب عید ( 1 فرودین ) وقتی که آهنگ : پویا - مهربونی را براش نوشتم در جوابش نوشت : دو نات سند اس.ام.اس فور می ، پیلیز !
شاید اون موقع ...
دارم به قبلا فکر میکنم ، به گذشته های نه چندان دور ...
اس.ام.اس هایی که بهم فرستادیم ، وقتایی که با هم بودیم ... شاید ...
یادش بخیر ، گوشیم را مدرسه گرفت ، 2روز گوشیم دستم نبود ، بعد که اس.ام.اس دادم بهش ، گفت : دیگه داشتم نگرانت میشدم ...
بعد اول فرودین تاحالا 2 تا اس.ام.اس دادم که در جواب دومی نوشت : لطفا به این خط اس.ام.اس ندین ...
یاده شبی که تو پارک همه با هم جمع بودیم بخیر ، یادِ ترمینال بخیر ، یادِ پارسال خرداد بخیر ، یادِ خیلی چیزا بخیر ...
سال 87 برام بد شروع شد ، همش هم از نظر احساسی ...
یکیش همین مورد ، دیگری شکستنِ سی.دی امانت و عدم اعتماد از این به بعد ( احتمالا ) ...
نمیدونم چرا یهو اینطوری شد دور و ورم !!!
شاید امتحانِ خداس ...
شایدم پیشِ خدا بد شدم ... شایدم ...
خیلی دوست داشتم الان گذشته بود ، یا الان نبود !
نمیدونم اگه بیاد اصفهان و ببینمش برخوردش باهام چطوری ، در صورتی که تا قبل این جریان برخورد خیلی گرمی باهام داشت ، در سطح یه آتیش بزرگ تو تابستون ... شاید حالا که ببنیدم یه سلام خشک و خالی و یه روبوسی فرمالیته ، در صورتی که قبلا تا دوتا فوشم نمیداد ول نمیکرد ...
چند شب پیش خوابش را دیدم ، یه خواب خوب که ... کاشکی خوابم برآورده بشه ... شاید برعکس بشه !
ولی به خدا قسم از اینکه اسمِ مامانم را نبردم قصدم این نبود که خدام را خوبتر کنم ، نمیدونم چرا نگفتم ...
این همون کسی بود که تا الان بهترین عیدی را بهم داد با زنگ زندنش ... ولی امسال ...
اینم بزارید بگم که این شخص دختر است و شما درست حدس زدید ، اما فامیل است ، یه 7 سالی هم ازم بزرگتر است ، شوهر هم داره !!!
دیگه ...
برای اولین بار ( احتمالا ) نزدیک به 2ماه به وبلاگ نمیام ، کم سر میزنم ...
احتمالا 28 اردیبهشت برمیگردم ، هم با قهرمانی پرسپولیس هم برا تولدم !
از شما خواهش مندم دعام کنید ...
خدا ، کمکم کن ...
دارم دیپلم میگیرم ... از اینورم ...
از یادتون نرم ...
به امید دیدار ...
کوچیکِ همتون ، بهزاد . ر !!!
حرفی بزن ، چیزی بگو()